۷ نکته برای ایمیل زدن به افرادی که وقت سر خاراندن ندارند

۷ نکته برای ایمیل زدن به افرادی که وقت سر خاراندن ندارند

دریچه ما همه ایمیل‌های زیادی می‌گیریم و بسیاری از آن‌ها را هم دور می‌ریزیم. ولی وقتی ایمیل‌های مهمی می‌زنیم انتظار داریم که بدون پاسخ نمانند. اگر تعداد ایمیل‌هایی که برایتان می‌آید را در زمانی که صرف خواندن همه آن‌ها و جواب دادن به آن‌هایی که نیازمند پاسخ هستند ضرب کنید متعجب خواهید شد. نتیجه غیرقابل تصور خواهد بود. ولی تکنیکهای خاصی وجود دارند که توانایی شما برای وادار کردن افراد به جوابگویی به ایمیل‌های مهمتان را به شدت افزایش می‌دهند:

۱- مختصر و مفید بنویسید و سر اصل مطلب بروید. بسیاری افراد در ایمیل‌هایشان زیاده‌گویی می‌کنند. در ایمیل‌های مهمتان همان مقدار وقت را که صرف نوشتن ایمیل می‌کنید صرف این موضوع کنید که متوجه شوید چه بخش‌هایی را می‌توانید حذف کنید. در ایمیل زدن، کمتر بودن همیشه بهتر است.

۲. خواسته اصلیتان را همان ابتدا مطرح کنید. بسیاری افراد بدون اینکه دلیل ایمیل زدنشان یا کاری که می‌خواهند انجام دهند را بگویند اقدام به زدن ایمیل می‌کنند. مطمئن شوید که این کار را انجام می‌دهید و اگر کار خاصی لازم نیست تا انجام شود همان ابتدا بگویید. مثلاً بنویسید: «صرفاً جهت اطلاع، اقدام خاصی لازم نیست.» معمولاً ایمیل‌ها پیچیده هستند و نیاز است تا زمینه سازی زیادی انجام دهید. اگر این‌گونه است هم همچنان باید خواسته اصلیتان را در جایی حوالی ابتدای ایمیل قرار دهید. در ایمیل‌های بسیار مهم این‌گونه چیزها یا تاریخ قرار ملاقات‌های کلیدی و ضروری را با رنگ قرمز و به صورت برجسته بنویسید. مثلاً وقتی ایمیل‌هایی برای یادآوری تاریخ یک رویداد می‌نویسید، تاریخ آن، محل و تاریخ فرصت پاسخگویی به ایمیل را در بالا و به رنگ قرمز بنویسید.

۳. اگر ایمیلتان چندین بخش دارد آن را به بخش‌های مختلف تقسیم کنید. وقتی ایمیل‌ها به خاطر اطلاعات پیش‌زمینه کمی طولانی‌تر از معمول می‌شوند آن را بخش‌بندی کنید. (مثل همین متنی که در حال خواندنش هستید.) دنبال کردن موضوع با تقسیم متون برای راهنمایی افراد راحت‌تر است. همچنین خواننده با این شیوه راحت‌تر می‌تواند در متن به دنبال آنچه که می‌خواهد بگردد. افراد اگر ایمیل شما را باز کنند و با کوهی طولانی از متن مواجه شوند احتمالاً آن را بسته و ایمیل بعدی را بازخواهند کرد. (مورد ۲ را دوباره بخوانید، اگر بلافاصله سر اصل مطلب بروید و آن را برجسته کنید آن‌ها روی ایمیل شما می‌مانند و حداقل متوجه می‌شوند که شما چه می‌خواهید.)

۴. در هر ایمیل فقط با یک نفر صحبت کنید. این نکته‌ای بسیار حیاتی است. معمولاً افراد همزمان چندین نفر را مخاطب قرار می‌دهند و خواستار کمک می‌شوند. مثل مدیری که به اعضای هیئت مدیره‌اش نامه می‌زند تا بگوید: «آیا کسی می‌تواند در مورد گوگل کردن مرا راهنمایی کند؟» یا «آیا ممکن است این لیست سرمایه گذاران بالقوه را بخوانید و نظرتان را به من بگویید؟» حتی اگر افراد بسیار راغب باشند، احتمال اینکه به یک ایمیل گروهی پاسخ دهند بسیار کم است. این را هر روانشناسی می‌تواند به شما بگوید. فکرش را بکنید اگر شما ایمیلی را دریافت کنید که می‌گوید: «سلام سارا، من نیاز به کمی راهنمایی دارم…» یا:«سارا جان، من در تاریخ ۱۷ دی مراسمی را در نظر دارم برگزار کنم که می خواستمم دعوتت کنم که به آن بیایی.» در این صورت احساس خواهید کرد که این ایمیل شخصاً برایتان جذاب است. اگر جواب ندهید فکر می‌کنید که در حال دست رد زدن به سینه کسی هستید که شخصاً و به صورت اختصاصی از شما درخواستی کرده است. لحظه‌ای که شما به یک گروه ایمیل می‌زنید و می‌گویید: «می‌خواستم بدانم کسی می‌تواند کمکم کند تا…» هر کدام از آن افراد فکر می‌کنند که شخص دیگری این کار را انجام خواهد داد. این درست است که برخی افراد ممکن است در این حالت هم پا پیش بگذارند ولی حتماً تعدادشان از حالتی که ایمیل شخصی به آن‌ها بزنید کمتر است. بهترین راه برای انجام این کار این است که طرح کلی ای از ایمیلتان درست کرده و سپس نسخه‌های متعددی از آن تهیه کنید. می‌توانید اسم شخص را در بالا قرار داده و حتی پیام کوتاه خصوصی ای را برای هر شخص به آن اضافه کنید. این روش مطمئناً زمان بیشتری می‌برد پس برای ایمیل‌های معمولی همان روش گروهی را انجام دهید. ولی وقتی ایمیل واقعاً مهمی می‌خواهید بفرستید حتماً شخصاً آن‌ها را درست کرده و ارسال کنید. نرم‌افزاری به نام ToutApp وجود دارد که برای این کار به شما کمک می‌کند.(البته فقط نسخه آزمایشی نرم افزار رایگان است.)

۵. عنوان ایمیل را جدی بگیرید. عنوان ایمیل به اندازه سرتیترهای یک خبر یا توییتها در تویی‌تر مهم هستند. ما نسل اسکن‌کننده ایمیل‌ها هستیم. ما عناوین ایمیل‌ها را اسکن می‌کنیم تا بفهمیم کدام را باید باز کنیم. پس از چند روز اگر ایمیلی را از دست دادیم تا زمانی که به یادمان آورده نشود که جواب نداده‌ایم به سراغش نخواهیم رفت. پس به عناوین ایمیل‌هایتان اهمیت دهید و نرخ باز شدن ایمیل‌هایتان را افزایش دهید. این‌ها چند مثال برای انتخاب عنوان مناسب هستند: «یک درخواست بسیار کوتاه و مختصر» «معارفه بسیار مهمی از شرکت الف» «آینده تلویزیونهای رومیزی را در روز ۱۷ام این ماه ببینید– ظرفیت تقریباً تکمیل شده است. همین هفته پاسخ دهید.» «یک سؤال سریع؛ ممکنه کمکم کنی؟» این‌ها یا مشابه این‌ها عناوین مناسبی هستند. وقتی ایمیلی معمولی می‌فرستید شاید خیلی برای رسیدن به عنوان مطلوب وقت نگذارید ولی برای ایمیل‌های مهم عنوان آن شیشه عمر شماست.

۶. اینکه چه زمانی ایمیل می‌زنید مهم است. یک ایمیل مهم را هیچ‌وقت پنج‌شنبه عصر نفرستید مگر آنکه اقدامی عاجل ضروری باشد. حتی می‌توانید ایمیل‌های مهم را جمعه شب بنویسید و شنبه صبح به عنوان اولین ایمیل بفرستید. شما می‌خواهید نفر اول باشید نه اینکه زیر کوهی از ایمیل‌های انباشته‌شده قرار بگیرید. اکثر افراد صبح‌های زود اولین کاری که انجام می‌دهند چک کردن ایمیل‌هایشان است. (هر چند متخصصین بهره وری می‌گویند نباید این کار را انجام داد!) Toutapp به شما امکان خواهد داد تا ایمیل‌هایتان را برای زمان دلخواه برنامه‌ریزی کنید.

۷. پیگیر باشید. جوان تر که هستید ممکن است اینکه کسی به ایمیلتان جواب ندهد خیلی برایتان مهم باشد ولی از تجربه مشخص شده است که برخی افراد بسیار سرشان شلوغ است و نمی‌توانند ۱۰۰ درصد ایمیل‌هایشان را پاسخ بدهند. هر چه شخص شخص مهم‌تری باشد، درخواست‌ها و مزاحمت‌ها برای وی بیشتر است. هر چه سن آن‌ها بالاتر برود مسوولیتهای غیر کاری‌شان بالاتر می‌رود و بنابراین ممکن است ساعت ۲ شب بیدار نباشند تا به ایمیل‌هایشان پاسخ بدهند. پس خیلی ساده دوباره ایمیل خود را بفرستید. می‌توانید دکمه Reply All را بزنید تا بدانند که قبلاً هم آن ایمیل را فرستاده‌اید. البته هدف این نیست که آن‌ها را دچار عذاب وجدان کنید. کار احمقانه‌ای است که اشخاصی که برایتان مهم هستند را آزرده کنید. پس سعی کنید جمله ساده‌ای مثل این را بگویید: «می‌دانم که شما چقدر سرتان شلوغ است. امیدوارم ناراحت نشوید ولی خواستم این ایمیل را دوباره بفرستم تا در صدر پوشه ایمیل‌هایتان قرار بگیرد. «و درخواست کاری‌تان را تکرار کنید. در دفعه سوم ارسال (البته پس از اینکه زمان لازم را صرف کردید که مزاحم به نظر نرسید.) بگویید:«من واقعاً از اینکه دوباره و دوباره این ایمیل را بفرستم خوشم نمی‌آید و واقعاً نمی‌خواهم که فرد سمجی به نظر برسم ولی امیدوار بودم که بتوانم ۲ دقیقه از وقت شما را بگیرم تا…» منبع: Inc نقل از وب سایت بیزینس ترند

نماینده کارگران در هئیت‌های حل اختلاف و تشخیص

نماینده کارگران در هئیت‌های حل اختلاف و تشخیص در گفت‌وگو با تسنیم:

نماینده کارگران در هئیت های حل اختلاف و تشخیص با اشاره به اینکه قراردادهای سفید و کوتاه مدت متاسفانه رواج پیدا کرده است گفت:۵۰ درصد قراردادهای کاری موقت و سفید امضاست که بیشتر در کارگاه‌های کوچک منعقد می‌شود. حمید حاج اسماعیلی در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، با تاکید بر اینکه عمده شکایات کارگران درهیت‌های حل اختلاف و تشخیص بر سر قراردادهای کاری است گفت: ضمانت‌های اجرای برای قانون کار در کشور وجود ندارد و همچنین نظارت‌ها بسیار ضعیف است و بسیاری از کارفرمایان به دلایل متعدد از اجرای قانون کار و رعایت حقوق کارگر سرپیچی‌ می‌کنند. وی ادامه داد: قراردادهایی که مبتنی برماده 7 و 10 قانون کار نیست یکی از مشکلات کارگران است.بسیاری از قراردادها به صورت شفاهی منعقد می‌شود و همین موجب بروز تنش در حوزه روابط کار بین کارگر و کارفرما می‌شود. حاج اسماعیلی تاکید کرد: زمانی که این موضوع به مشکل تبدیل می‌شود و کارگران به هیئت‌های حل اختلاف مراجعه می‌کنند، از آنجایی که قرارداد کتبی نیست امکان رسیدگی دقیق برای رعایت حقوق کارگر و کارفرما جدی و منطبق بر شرایط قانونی وجود ندارد. نماینده کارگران در هئیت‌های حل اختلاف و تشخیص اظهار داشت: درکنار این مورد قراردادهای سفید امضایی که در ابتدای کارباکارگران منعقد می‌شود وعدم رعایت حقوق حداقلی کارگر در بحث دستمزدو شرایط کارکه در کارگاه‌ها مطرح هست در کارگاه‌های کوچک معضل بزرگی است. وی ادامه داد: بیش‌ترین تخلفات و قراردادهای سفید امضا مربوط به کارگاه‌های کوچک است که در حال حاضر بیش از دو میلیون کارگاه کوچک در کشور وجود دارد که نزدیک به50 درصد نیروی کار کشور در این کارگاه ها مشغول به کار هستند. حاج اسماعیلی تاکید کرد:ضمانت های لازم برای برخورد با متخلفان به درستی وجود ندارد. عدم نظارت و بازرسی از سوی وزارت کار معضل مهمی است که باید به صورت جدی دنبال شود. همیشه نمی‌توان با اعمال مجازات, قانون را اجرایی کرد. روش بهتر آموزش و فرهنگ سازی در حوزه روابط کار است، تا یک رابطه منطقی بین کارگر و کارفرما محقق شود و کارگر و کارفرما بتوانند مانند دو شریک در کنار هم فعالیت کنند. نماینده کارگران در هئیت‌های حل اختلاف و تشخیص با اشاره به اینکه قراردادهای سفید و کوتاه مدت متاسفانه رواج پیدا کرده است گفت: در ابتدای تصویب قانون کار حدود 70 درصد از کارگران قرارداد رسمی بودند و اکنون کمتر از 20 درصد کارگران رسمی هستند وعمده کارگران به ناچار قراردادهای سفید و کوتاه مدت را امضا می‌کنند و امنیت در کشور بسیار ناپایدار شده است. وی با تاکید بر اینکه اختلافات و ناپایداری در محیط‌های کاری با گسترش قراردادهای موقت افزایش یافته است گفت: شکوفایی در بازار کار با رونق کارگاه‌ها و اجرای دقیق قانون کار محقق می‌شود. ما می‌توانیم بدون اینکه قراردادهای کاری به صورت دائم شود, امنیت شغلی را با رونق اقتصادی، حمایت از تولید،رعایت قانون کار و همگرایی در تنظیم روابط کار بین کارگر و کارفرما و دقیق کردن بازرسی‌ها محقق کنیم. حاج اسماعیلی ادامه داد: دائمی کردن تمام قراردادهای کاری امکان پذیر نیست بنابر این می‌توانیم با امنیت بخشیدن به فضای کسب و کار شرایط را برای کارگران قابل هضم کنیم. عمده کارگاه‌ها در کشور کوچک هستند و بیشتر از 50درصد از کارگران در کارگاه‌های کوچک فعالیت دارند و به همین دلیل می‌توان گفت بیش از نیمی از تخلفات در کارگاه‌های کوچک اتفاق می‌افتد چرا که نظارت دقیقی بر روی این کارگاه‌ها نیست. وی افزود: بیش از 50 درصد قرارداد‌ها در کارگاه‌های کوچک اشکالات اساسی دارد. برخی رعایت حقوق کار نشده است و حداقل‌ها در آن رعایت نشده است و ممکن است در بین این قراردادها بیش از 20 تا 30 درصد هیچ قراردادی نداشته باشند. دولت باید فرهنگ سازی کند تا قرارداد بین کارگر و کارفرما حتما کتبی باشد و این خودش می‌تواند نقطه عطفی در شروع باشد

25مدیر برتر جهان

۲۵ مدیر موفق جهان

‌ ‌ هر مدیر ارشد اجرایی‌ می‌کوشد تا اقتدار خود را در محدوده‌ سازمان‌ خویش‌ حفظ‌ کند. تنها تعداد اندکی‌ از مدیران‌ هستند که‌ اثرات‌ گسترده‌ و مستمری‌ را در زمینه‌ فعالیتهای‌ جدید و تحولات‌ بازار برجای‌ می‌گذارند. در پایان‌ سال‌ 2001 مجله‌ تایم‌ و شبکه‌ خبری‌ سی‌ان‌ان‌ با همکاری‌ یکدیگر؛ 25 مدیر موفق‌ جهان‌ را انتخاب‌ کرده‌اند که‌ به‌ اختصار به‌ پاره‌ای‌ از سوابق‌ آنها پرداخته‌ شده‌ است...

1 - کارلوس‌ گوسن‌

می‌گویند یک‌ مدیر ارشد اجرایی‌ خارجی‌ هرگز نخواهد توانست‌ با فرهنگ‌ جزیره‌ای‌ کسب‌وکار ژاپنی‌ کنار بیاید. این‌ رهبر نمونه‌ جهانی‌ که‌ در برزیل‌ به‌ دنیا آمده؛ دارای‌ والدین‌ لبنانی‌ است‌ و تحصیلات‌ خود را در فرانسه‌ به‌ پایان‌ برده‌ است. ازطرف‌ شرکت‌ رنو مامور شد تا منافع‌ رنو را در شرکت‌ نیسان‌ زنده‌ کند. گوسن‌ 47 ساله‌ بدون‌ فوت‌ وقت‌ دست‌ به‌ کار شد و تعدادی‌ از کارخانه‌ها را تعطیل‌ و بسیاری‌ از کارکنان‌ را اخراج‌ کرد. او با استخدام‌ طراحان‌ جدید خودرو زیان‌ 6/5 میلیارد دلاری‌ نیسان‌ در سال‌ 2000 را به‌ سود 5/2 میلیارد دلاری‌ در سال‌ 2001 تبدیل‌ کرد. روشهای‌ گوسن‌ در مقیاس‌ وسیعی‌ مورداستفاده‌ قرار می‌گیرند. داستان‌ احیای‌ نیسان‌ یکی‌ ازکتابهای‌ پرفروش‌ در ژاپن‌ است. گوسن‌ اخیراً‌ به‌عنوان‌ پدر نمونه‌ سال‌ ژاپن‌ برگزیده‌ شده‌ است.

2- بیل‌ گیتس‌

‌بیل‌ گیتس‌ در سایه‌ سهم‌ 3/12 درصدی‌ خود در شرکت‌ مایکروسافت؛ صاحب‌ ثروتی‌ بیش‌ از 30 میلیارد دلار است. نرم‌افزار تولیدی‌ این‌ شرکت‌ در 90 درصد رایانه‌های‌ رومیزی‌ دنیا مورداستفاده‌ قرار می‌گیرد. دامنه‌ و وسعت‌ امپراتوری‌ گیتس‌ از اینترنت؛ تلویزیون؛ بازیهای‌ رایانه‌ای‌ گرفته‌ تا تاسیس‌ بنیاد گیتس‌ با 24 میلیارد دلار سرمایه، گسترده‌ شده‌ است. جالب‌ است‌ بدانید گیتس‌ 46 ساله‌ درباره‌ تشخیص‌ اهمیت‌ اینترنت‌ در شک‌ و تردید بود. اما او با همت‌ والای‌ خویش‌ ازطریق‌ ابتکارات‌NET ممکن‌ است‌ نفوذ وتسلط‌ خود را در حوزه‌CYBERSPACE توسعه‌ دهد.

3- جری‌لوین‌ و استیوکیس

‌تعجب‌آور نیست‌ که‌ یکی‌ از مدیران‌ ارشد اجرایی‌ هنگام‌ ادغام‌ دو شرکت‌ با یکدیگر باید صحنه‌ را ترک‌ کند. اما از زمان‌ ادغام‌ دو شرکت‌TIME WARNER وAOL در ژانویه‌ 2000؛ استیوکیس‌ رئیس‌ 43 شرکت‌ و جری‌ لوین‌ مدیر ارشد اجرایی‌ 62 ساله‌ نشان‌ داده‌اند حرفهای‌ موسسه‌B-SCHOOL درباره‌ آنها صحت‌ نداشته‌ و آنها برخلاف‌ پیش‌بینی‌ انجام‌ شده‌ اهداف‌ یکسانی‌ دارند. این‌ اتحاد و همدلی‌ به‌ آنها کمک‌ می‌کند از یک‌ بینش‌ و بصیرت‌ مشترک‌ برخوردار شوند: مشترکین‌ تلویزیون‌ کابلی‌ و مجلات‌ این‌ دو شرکت‌ درمجموع‌ دارای‌ 137 میلیون‌ مشترک‌ هستند. امسال‌ آنها علی‌رغم‌ قولی‌ که‌ داده‌ بودند نتوانستند سود موردنظر خود را کسب‌ کنند. اما هنگامی‌ که‌ آنها هدایت‌ وارنر بروس؛ سی‌ان‌ان‌ و تایم‌ اینکورپریشن‌ را برعهده‌ گرفتند کیس‌ و لوین‌ نفوذ بی‌همتای‌ خود را بر فرهنگ‌ جهانی‌ بیشتر کردند.

4 - سرجان‌ براون‌

مدیران‌ انرژی‌ و طرفداران‌ محیطزیست‌ قبل‌ از روی‌ کارآمدن‌ براون‌ 53 ساله‌ مانند کارد و پنیر بودند. او با سخنرانی‌ خویش‌ در سال‌ 1997 و اعلام‌ اتحاد یک‌ خطمشی‌ سبز برای‌ بریتیش‌ پترولیوم‌(BP) قواعدبازی‌ را تغییر داد. بریتیش‌ پترولیوم‌ اینک‌ میزان‌ انتشار گازهای‌ گلخانه‌ای‌ خود را کاهش‌ داده‌ و در حدود یک‌ میلیارد دلار در فناوری‌ انرژی‌ خورشیدی‌ سرمایه‌گذاری‌ کرده‌ و درحال‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ بزرگترین‌ سازنده‌ PHOTO-VOLTAIC در دنیاست.‌ ‌همچنین‌ سرجان‌ براون‌ با خرید شرکتهای‌ رقیب‌ مانند آموکو؛ بریتیش‌ پترولیوم‌ را از یک‌ شرکت‌ تقریباً‌ گمنام‌ و ناشناخته‌ به‌ سومین‌ شرکت‌ نفتی‌ دنیا تبدیل‌ کرده‌ است. اقدامات‌ او الهام‌بخش‌ بسیاری‌ دیگر از مدیران‌ اجرایی‌ است‌ که‌ می‌کوشند با پیروی‌ از فرمول‌ او به‌ تلفیق‌ درآمد بالا و حمایت‌ از محیطزیست‌ بپردازند.

5 - باب‌ روبین‌ ‌

هرچند پلاک‌ نام‌ او از روی‌ میز دفترش‌ واقع‌ در وزارت‌ خزانه‌داری‌ آمریکا برداشته‌ شده‌ است‌ اما نام‌ روبین‌ 63 ساله‌ از بسیاری‌ جهات‌ از خاطره‌ها پاک‌ نخواهدشد. او اینک‌ یکی‌ از مدیران‌ ارشدCITIGROUP است. باب‌ کسی‌ است‌ که‌ بیل‌ کلینتون‌ رئیس‌ جمهور (سابق) آمریکا را از بحرانهای‌ مالی‌ بسیاری‌ رهانیده‌ و بزرگترین‌ شکوفایی‌ اقتصادی‌ آمریکا را رقم‌ زده‌ است. او درحالی‌ به‌ جلسات‌ خصوصی‌ رهبران‌ ارشد کنگره‌ دعوت‌ می‌گردد که‌ وزیر خزانه‌داری‌ فعلی‌ آمریکا در آن‌ جلسات‌ حضور ندارد. از زمان‌ فاجعه‌ 11 سپتامبر؛ روبین‌ به‌ کنگره‌ کمک‌ کرده‌ تا ائتلاف‌ واحدی‌ را تشکیل‌ دهند. 6

- سندی‌ ویل‌ ‌سندی‌

ویل‌ یک‌ تاجر حرفه‌ای‌ است‌ که‌ توانست‌ در سال‌ 1988 بازار مالی‌ را تکان‌ دهد. موضوع‌ از این‌ قرار بود که‌ شرکت‌ او-تراولرز کورپ‌ - حاضر شد یکی‌ از غولهای‌ مطرح‌ بانکداری‌ جهانی‌ یعنی‌ سیتی‌ گروپ‌ را به‌ مبلغ‌ 72 میلیارد دلار خریداری‌ کند. او در یک‌ حرکت‌ جسورانه؛ نام‌ امپراطوری‌ خدماتی‌ - مالی‌ خود را به‌ سیتی‌ گروپ‌ تغییر داده‌ و با داشتن‌ تقریباً‌ صدمیلیون‌ مشتری‌ در 100 کشور دنیا وارد عرصه‌های‌ جهانی‌ شد. برای‌ آنکه‌ این‌ معامله‌ انجام‌ پذیرد ویل‌ 68 ساله‌ قانونگذاران‌ واشنگتن‌ را متقاعد ساخت‌ تا از شدت‌ محدودیتهای‌ خود بکاهند. براساس‌ این‌ محدودیتها؛ بنگاههای‌ آمریکایی‌ از تاسیس‌ شرکتهای‌ بیمه‌ و بانکداری‌ بازرگانی‌ منع‌ می‌شوند. این‌ اقدام‌ موجب‌ شد مسیر تشکیل‌ شرکتهای‌ مالی‌ جهانی‌ که‌ در آمریکا تاسیس‌ می‌شوند هموار گردد. این‌ شرکتها خود را مدیون‌ ویل‌ می‌دانند.

7 - مایکل‌ دل‌

او در سال‌ 1984 اعلام‌ کرد می‌خواهد به‌ فعالیت‌ آی‌بی‌ام‌ به‌عنوان‌ یکی‌ از سازندگان‌ معروف‌ رایانه‌ دنیا خاتمه‌ دهد. این‌ تصمیم‌ در آن‌ زمان‌ عجیب‌ و غیرمنطقی‌ به‌نظر می‌رسید. اما «دل» برای‌ اینکه‌ به‌ هدف‌ خود نائل‌ شود تغییرات‌ شدیدی‌ را در صنعت‌ رایانه‌ آفرید. او ازطریق‌ فروش‌ مستقیم‌ رایانه‌های‌ سفارشی‌ و ارزان‌قیمت‌ به‌ مشتریان‌ دست‌ واسطه‌ها را از بازار رایانه‌ کوتاه‌ کرد. این‌ نوآوریها به‌ «دل» کمک‌ کرد تا به‌ مقام‌ بهترین‌ فروشنده‌ رایانه‌ درجهان‌ نائل‌ شود. مایکل‌ دل‌ 36 ساله‌ می‌کوشد افق‌ دید خود را از فروش‌ رایانه‌های‌ شخصی‌ به‌ سرورهای‌ قدرتمند و ابزار ذخیره‌سازی‌ مورداستفاده‌ در کسب‌وکار بگستراند. 8

- مگ‌ویتمن ‌

هنگامی‌ که‌ یکی‌ از مسئولان‌ بخش‌ کشف‌ استعدادها از او خواست‌ تا در یک‌ سایت‌ تازه‌تاسیس‌ مصاحبه‌ کند. ویتمن؛ مدیر پیش‌دبستانی‌HASBRO درهمان‌ مرحله‌ اول‌ ناکام‌ ماند. اما او این‌ فرصت‌ را یافت‌ که‌ مجدداً‌ موردمصاحبه‌ قرار گیرد. او درظرف‌ چند سال‌ شرکت‌EBAY را به‌ یکی‌ از موفقترین‌ شرکتهای‌ ارائه‌کننده‌ خدمات‌ اینترنتی‌ تبدیل‌ ساخت‌ و نام‌ خود را به‌عنوان‌ اولین‌ زن‌ میلیاردر صنعت‌ اینترنت‌ ثبت‌ کرد. ویتمن‌ 44 ساله‌ شرکت‌EBAY را به‌ یک‌ بازار واقعاً‌ جهانی‌ تبدیل‌ کرده‌ است. میزان‌ معاملات‌ آن‌ بیش‌ از هر زمان‌ دیگر افزایش‌ یافته‌ و به‌ یک‌ میلیارد دلار در سال‌ می‌رسد. علاوه‌ بر آن‌ 37 میلیون‌ نفر کاربر درجهان‌ از آن‌ استفاده‌ می‌کنند.

9 - لی‌ شینگ‌

می‌گویند از هر دلاری‌ که‌ در هنگ‌کنگ‌ هزینه‌ می‌شود درصدی‌ از آن‌ به‌ او تعلق‌ می‌گیرد و این‌ سخن‌ گزافی‌ نیست. این‌ کارآفرین‌ پویا در سال‌ 1950 با کسب‌وکار اسباب‌بازیهای‌ پلاستیکی‌ شروع‌ کرد و به‌تدریج‌ وارد کسب‌وکار خرید و فروش‌ املاک؛ کشتیرانی‌ و مخابرات‌ شد. رمز موفقیت‌ او، انجام‌ معامله‌ است.‌ ‌حتی‌ قبل‌ از تحویل‌ هنگ‌کنگ‌ به‌ چین، لی‌ 73 ساله‌ در سرزمین‌ اصلی‌ چین‌ سرمایه‌گذاری‌ می‌کرد و مایه‌ تعجب‌ نیست‌ که‌ لی‌ توانسته‌ توجه‌ «جیانگ‌ زمین» رئیس‌ جمهور چین‌ را به‌ خود جلب‌ کند.

10 - روپرت‌ مرداک‌

‌ ‌او مدیر یک‌ بنگاه‌ خبرپراکنی‌ است. این‌ مجموعه‌ عظیم‌ 43 میلیارد دلاری‌ شامل‌ استودیوهای‌ سینمایی‌ فوکس‌ و شبکه‌های‌ تلویزیونی؛ خدمات‌ ماهواره‌ای‌ - تلویزیون‌ در آسیا؛ اروپا و آمریکای‌ لاتین؛ تیم‌های‌ ورزشی‌ مانند لس‌آنجلس‌ داجرز و روزنامه‌هایی‌ در استرالیا؛ بریتانیا و آمریکاست. مرداک‌ که‌ متولد استرالیا است‌ تقریباً‌ به‌طور مساوی‌ در منزل‌ خود در لندن‌ و نیویورک‌ زندگی‌ می‌کند. او اطمینان‌ دارد که‌ دیدگاههای‌ سیاسی‌ محافظه‌کارانه‌اش‌ ازطریق‌ رسانه‌هایش‌ منعکس‌ می‌شود. آخرین‌ مناقصه‌ او توسعه‌ خدمات‌ تلویزیونی‌ - ماهواره‌ای‌ در چین‌ است. علاوه‌ بر این، او قصد دارد فرزندان‌ خود را برای‌ جانشینی‌ و ادامه‌ کسب‌وکار خانوادگی‌ آماده‌ سازد.

11 - ورنت‌ بافت‌

‌ ‌او سرمایه‌گذاری‌ ارزشی‌ را قالب‌ هنری‌ بخشیده‌ است. این‌ کار او را به‌ دومین‌ فرد بسیار موفق‌ دنیا تبدیل‌ کرده‌ است. او میلیونها نفر را متقاعد ساخته‌ است‌ تا به‌ تقلید و پیروی‌ از سبک‌ فناوری‌ پایین‌ و خرید و حفظ‌ سهام‌ بپردازند که‌ او در «برکشایر هاتاوی» اعمال‌ می‌دارد. سرمایه‌گذاری‌های‌ او در اوایل‌ دهه‌ 90 موجب‌ شد دادوستد اوراق‌ قرضه‌ نیروگاه‌ برادران‌ سالومون‌ نجات‌ یابد. بافت‌ 71 ساله‌ اینک‌ می‌کوشد حمایت‌ دولت‌ فدرال‌ را نسبت‌ به‌ بیمه‌گرانی‌ جلب‌ کند که‌ در آینده‌ در معرض‌ ضرر و زیانهای‌ ناشی‌ از حملات‌ تروریستی‌ قرار می‌گیرند.

12 - جین‌ ماری‌ مسیر

‌ ‌ریاست‌ یک‌ شرکت‌ آب‌ 148 ساله‌ فرانسوی‌ را به‌ یک‌ بانکدار 44 ساله‌ فرانسوی‌ بسپارید در آن‌ صورت‌ شما یک‌ مجموعه‌ رسانه‌ای‌ جهانی‌ موسوم‌ به‌VIVENDI UNIVERSAL را به‌دست‌ می‌آورید که‌ ارتباطات‌ راه‌دور و کابلی‌ در اروپا؛ تلویزیون؛ سینما و استودیوهای‌ موسیقی‌ در هر دو طرف‌ اقیانوس‌ اطلس‌ و پارکهای‌ تفریحی‌ در آمریکا و ژاپن‌ ازجمله‌ دارائیهای‌ این‌ شرکت‌ است. هر چند «مسیر» 44 ساله‌ در خریدی‌ که‌ اخیراً‌ انجام‌ داده‌ است‌ بدهی‌ فراوانی‌ را بر دوش‌ شرکت‌ گذاشته‌ است‌ اما «ویوندی» یک‌ افزایش‌ 30 درصدی‌ را در سرمایه‌ در گردش‌ شرکت‌ اعلام‌ کرد. این‌ افزایش‌ درست‌ مانند کسب‌وکار در بخش‌ آب‌ بیشتر به‌ خاطر حق‌ اشتراک‌ سالیانه‌ بود تا آگهی‌ بازرگانی.

13 - کیجی‌ تاشیکاوا

‌ ‌او قبل‌ از اینکه‌ به‌ حرفه‌ تلفن‌ بی‌سیم‌ وارد شود بیش‌ از 35 سال‌ از عمر خود را در یک‌ محیط‌ کسالت‌بار تلفن‌ و تلگراف‌ ژاپن‌ سپری‌ کرد. به‌عنوان‌ مدیر ارشد اجرایی‌NTT DOCOMO؛ شریک‌ قبلی‌ ان‌تی‌تی‌ در تولید تلفن‌ همراه؛ او موفقیت‌I-MODE را از نزدیک‌ زیرنظارت‌ و کنترل‌ داشت. «آی‌مد» خدمات‌ اینترنتی‌ سیار است‌ که‌ نزدیک‌ به‌ 30 میلیون‌ انگشت‌ ژاپنی‌ بر صفحه‌ کلید آن‌ فشار می‌آورد. تاشیکاوا 62 ساله‌ یک‌ همکاری‌ مشترک‌ با اروپاییان‌ راه‌ انداخته‌ است‌ و اخیراً‌ 16 درصد از سهام‌ بی‌سیم‌AT T را خریداری‌ کرده‌ است. هرکدام‌ از این‌ اقدامات‌ باید در خدمت‌ تلاش‌ و مساعی‌DOCOMO برای‌ ارتقای‌3G باشد.

14- لیوچوآن‌ژی‌

‌ ‌تولید رایانه‌ اولین‌ گام‌ لیوچوان‌ژی‌ برای‌ پیمودن‌ راه‌ دور و دراز موفقیت‌ نبوده‌ اما ممکن‌ است‌ گام‌ ارزشمندی‌ به‌شمار آید. لیو 57 ساله‌ توانست‌ از انقلاب‌ فرهنگی‌ عظیم‌ چین‌ جان‌ سالم‌ بدر برده‌ و نسیم‌ اصلاحات‌ را بر انحصارات‌ دولت‌ در توزیع‌ و پخش‌ رایانه‌های‌ شخصی‌ آی‌بی‌ام‌ بکشاند. او سپس‌ دولت‌ را متقاعد ساخت‌ تا به‌ او اجازه‌ دهد رایانه‌های‌ شخصی‌ تولید کند. او رئیس‌ هیئت‌ مدیره‌ شرکت‌LEGEND CAMPU است. این‌ شرکت‌ سودآورترین‌ شرکت‌ سازنده‌ رایانه‌ شخصی‌ در بازار است‌ که‌ فروش‌ آن‌ امسال‌ 25 درصد افزایش‌ نشان‌ می‌دهد. لیو می‌گوید همه‌ چیز را از هیولت‌ پاکارد و آی‌بی‌ام‌ فرا گرفته‌ است‌ اما هدف‌ او مغلوب‌ ساختن‌ آنهاست‌ و این‌ شعار در سرلوحه‌ کار او قرار دارد: امروز چین‌ فردا دنیا.

15 - جفری‌ اسمیت‌ ‌

‌آیا جنرال‌ الکتریک‌ - سودآورترین‌ شرکت‌ صنعتی‌ دنیا - می‌تواند به‌ رکورد خیره‌کننده‌اش‌ در زمینه‌ نوآوری‌ و سود ادامه‌ دهد؟ این‌ به‌ «ایملت» 45 ساله‌ بستگی‌ دارد. کسی‌ که‌ به‌عنوان‌ جانشین‌ برگزیده‌ موفقترین‌ رئیس‌ هیئت‌ مدیره‌ یعنی‌ جک‌ ولش‌ انتخاب‌ شده‌ است. نام‌ ایملت‌ به‌عنوان‌ یکی‌ از شانسهای‌ موفقیت‌ جنرال‌ الکتریک‌ در کسب‌وکار سیستم‌های‌ بزرگ‌ مطرح‌ است. او تنها سه‌ ماه‌ پس‌ از ورودش‌ به‌ شغل‌ جدید؛ نقش‌ مهمی‌ را ایفا می‌کند. علی‌رغم‌ شرایط‌ بد اقتصاد جهانی؛ افت‌ تدریجی‌ آگهی‌ درNBC و رکود در کسب‌وکار موتور جت؛ ایملت‌ در ماه‌ اکتبر حاضر شد 2 میلیارد دلار برای‌ خرید شبکه‌ تلویزیونی‌ اسپانیایی‌ زبان‌TELE MONDO بپردازد.

16 - ویلیام‌ هزلتاین‌

‌ ‌او 57 سال‌ دارد و در تلاش‌ است‌ علاقه‌ و شوق‌ خود نسبت‌ به‌ اکتشافات‌ علمی‌ را با استعداد پژوهشگران‌ به‌سوی‌ ارائه‌ محصولات‌ سودآور و کاربردی‌ ترکیب‌ کند. ازطریق‌ مطالعه‌ و بررسی‌ ژنهای‌ مربوط‌ به‌ تحقیقات‌ فرآورده‌های‌ دارویی؛ مرکز علوم‌ ژن‌ انسانی‌ درحال‌ تبدیل‌ شدن‌ به‌ اولین‌ تولیدکننده‌ فرآورده‌های‌ دارویی‌ براساس‌ نقشه‌ ژنی‌ است. این‌ مرکز قبلاً‌ مشغول‌ انجام‌ آزمایشهای‌ پزشکی‌ بر روی‌ شش‌ دارو بوده‌ است. این‌ داروها برای‌ درمان‌ بیماریهایی‌ نظیرLUPUS ؛ التهاب‌ قولون‌ (کولیتس) و عوارض‌ ناشی‌ از شیمی‌ درمانی‌ است. نگرش‌ هزلتاین‌ برای‌ رمزگشایی‌ از ژنها نویدبخش‌ کسب‌ مزایای‌ فناوری‌ زیستی‌ برای‌ بیماران‌ و به‌ نوبه‌ خود سهامداران‌ است.

17 - موریس‌ چانگ‌

‌ ‌او در سرزمین‌ اصلی‌ چین‌ به‌ دنیا آمده‌ و تحصیلکرده‌ آمریکاست. چانگ‌ 70 ساله‌ بنیانگذار صنعت‌ نیمه‌هادی‌ در تایوان‌ است. بنگاهی‌ که‌ او در سال‌ 1987 تاسیس‌ کرد یعنی‌TAIWAN SEMICONDUCTOR MANUFACTURE به‌ یکی‌ از رهبران‌ جهانی‌ این‌ صنعت‌ تبدیل‌ شده‌ است. میکروچیپس‌ تولیدی‌ این‌ شرکت‌ از رایانه‌ شخصی‌ گرفته‌ تا تلفنهای‌ همراه‌ که‌ توسط‌ دیگران‌ طراحی‌ می‌شود کاربرد دارد. این‌ نگرش‌ موجب‌ شده‌ تا طراحان‌ چیپس‌ از فکر تاسیس‌ کارخانه‌ جداگانه‌ برای‌ محصولات‌ تولیدی‌ خود منصرف‌ شوند. این‌ موضوع‌ به‌ فرصتی‌ برای‌ نوآوری‌ و رقابت‌ بیشتر منتهی‌ شد.‌ ‌علی‌رغم‌ تنزل‌ فناوری؛ چانگ‌ اخیراً‌ اعلام‌ کرد قصد دارد 20 میلیارد دلار در طرحهای‌ توسعه‌ سرمایه‌گذاری‌ کند.

18 - شاهزاده‌ الولید

‌ ‌شاهزاده‌ الولید بن‌ طلال‌ بن‌ عبدالسعود با کنار هم‌ گذاشتن‌ یک‌ ارث‌ 15 هزار دلاری‌ و یک‌ خانه‌ 400 هزار دلاری‌ که‌ به‌ رهن‌ سپرده‌ شده‌ بود یک‌ امپراتوری‌ 20 میلیارد دلاری‌ به‌ راه‌ انداخت. الولید 46 ساله‌ که‌ یکی‌ از افراد خاندان‌ سلطنتی‌ و ششمین‌ فرد ثروتمند دنیا است‌ یک‌ سرمایه‌گذار جهانی‌ است‌ که‌ حرکات‌ او از نزدیک‌ توسط‌ رؤ‌سای‌ هیئت‌ مدیره‌ و مدیران‌ مالی‌ تعقیب‌ می‌شود. دامنه‌ فعالیتهای‌ موردعلاقه‌ او از شرکتهای‌ ساختمانی؛ هتل‌ و بنگاههای‌ نفتی‌ گرفته‌ تا خرید سهام‌ بنگاههای‌ دارای‌ نام‌ و نشان‌ متزلزل‌ امتداد دارد (کامپک‌ و دیسنی). شاهزاده‌ الولید که‌ بازارهای‌ جهانی‌ را از طریق‌ ماهواره‌ شخصی‌ در منزل‌ خود دنبال‌ می‌کند نخستین‌ برگ‌ برنده‌ خود را در سال‌ 1991 به‌دست‌ آورد: خرید سهام‌ متزلزل‌CITIGROUP به‌ مبلغ‌ 790 میلیون‌ دلار که‌ اینک‌ ارزش‌ آن‌ به‌ 8 میلیارد دلار می‌رسد. او در جستجوی‌ فرصتهای‌ مشابه‌ در بازار امروز است.

19 - اپرا وینفری‌

‌ ‌او جزو معدود افرادی‌ است‌ که‌ نام‌ کوچکش‌ برای‌ شناخت‌ او کافی‌ است. وینفری‌ 47 ساله‌ کسی‌ است‌ که‌ از اواسط‌ دهه‌ 80 مجری‌ یک‌ برنامه‌ تلویزیونی‌ گفتگوی‌ روزانه‌ را برعهده‌ دارد. این‌ برنامه‌ تلویزیونی‌ اکنون‌ در 112 کشور دنیا به‌ روی‌ آنتن‌ می‌رود. توصیه‌ کتابی‌ توسط‌ وینفری‌ می‌تواند فروش‌ آن‌ را تضمین‌ کند. سال‌ قبل‌ او موفقترین‌ مجله‌ تاریخ‌ را به‌ زیور طبع‌ آراست. شرکت‌ وینفری‌ با نام‌HARPO ENTERTAINMENT فعالیتهایی‌ نظیر سرمایه‌گذاری‌ اینترنتی؛ پوشش‌ تلویزیونی‌ او؛ فیلم‌ و چاپ‌ و نشر را شامل‌ می‌شود. او در مقام‌ با ذوق‌ترین‌ شخص‌ کشور 800 میلیون‌ دلار دارایی‌ دارد. یک‌ پایگاه‌ رایانه‌ای‌ طرفداران‌ او وجود دارد که‌ وفاداری‌ و قدرت‌ خرید آن‌ زبانزد خاص‌ و عام‌ است.

20 - هنری‌ مک‌کنیل‌

‌ ‌مک‌کنیل‌ 58 ساله‌ در مسابقات‌ دو ماراتن‌ و مسابقات‌ سه‌گانه‌ دویده‌ است. او هم‌ اکنون‌ بزرگترین‌ شرکت‌ سازنده‌ دارو یعنی‌PFIZER را برعهده‌ دارد. علاوه‌ بر آن؛ او رئیس‌ یک‌ گروه‌ تجاری‌ قدرتمند یعنی‌ گروه‌ تحقیقات‌ دارویی‌ و سازندگان‌ دارو در ایالات‌ متحده‌ آمریکاست. تهدید جدید بیوتروریسم؛ تقاضای‌ فزاینده‌ مردم‌ دنیا برای‌ داروهای‌ ارزان‌قیمت‌ و نبرد دائمی‌ رؤ‌سای‌ هیئت‌ مدیره‌ برای‌ باقی‌ ماندن‌ در صحنه‌ رقابت؛ گامهای‌ مک‌کنیل‌ را برای‌ مسابقات‌ حرفه‌ای‌ آماده‌ می‌سازد. با تولید هشت‌ دارو که‌ درآمد سالیانه‌ آن‌ از یک‌ میلیارد دلار تجاوز می‌کند شرکت‌ «فایزر» مک‌کنیل‌ برای‌ همیشه‌ در صحنه‌ رقابت‌ پیشتاز خواهدماند.

21 - ان.آرمورتی‌ ‌

‌مورتی‌ 55 ساله‌ که‌ قبلاً‌ جامعه‌شناس‌ بوده‌ و در دهه‌ 70 میلادی‌ تمام‌ ثروت‌ خود را از دست‌ داد اینک‌ یکی‌ از ثروتمندترین‌ مردان‌ هندی‌ است. شرکت‌INFOSYS که‌ در بنگلور تاسیس‌ شده‌ است‌ تولیدکننده‌ نرم‌افزارهای‌ تجارت‌ الکترونیکی‌ است‌ که‌ توسط‌ شرکتهای‌ بزرگ‌ دنیا مورداستفاده‌ قرار می‌گیرد. «مورتی» هرگز تسلیم‌ مادیات‌ نشده‌ است. او یکی‌ از محبوبترین‌ شخصیتهای‌ کشورش‌ به‌شمار می‌رود. او علاقه‌ وافری‌ به‌ رفاه‌ کارکنان‌ خود یعنی‌ واگذاری‌ حق‌ انتخاب‌ سهام؛ ایجاد تسهیلات‌ ورزشی‌ و ترویج‌ ارزشهای‌ اساسی‌ دارد.

22 - جورما اولیلا ‌

‌به‌ غیر از حمام‌ سونا؛ فنلاندی‌ها چیزی‌ را که‌ به‌ اندازه‌ تلفن‌ نوکیا شناخته‌ شده‌ باشد به‌ دنیا عرضه‌ نکرده‌اند. این‌ شهرت‌ مدیون‌ مدیر ارشد اجرایی‌ یعنی‌ نوکیا است‌ که‌ دارای‌ مدارک‌ کارشناسی‌ ارشد در رشته‌های‌ اقتصاد؛ مهندسی‌ و علوم‌ سیاسی‌ است‌ و شیفته‌ ادبیات‌ است. اولیلا؛ 51 ساله‌ یک‌ بنگاه‌ گمنام‌ و دارای‌ قدمت‌ 136 ساله‌ را به‌ یک‌ بنگاه‌ مطرح‌ و شناخته‌ شده‌ تبدیل‌ کرده‌ است. او اینک‌ رهبری‌ یک‌ جنبش‌ صنعتی‌ را برعهده‌ دارد که‌ تلاش‌ می‌کند یک‌ استاندارد عمومی‌ برای‌ خدمات‌ اینترنتی‌ ایجاد کند که‌ توسط‌ تلفنهای‌ بی‌سیم‌ ارائه‌ می‌شود.

23 - کارلوس‌ اسلیم‌

‌ ‌او ازطریق‌ سرمایه‌گذاری‌ در راه‌آهن؛ رستوران‌های‌ زنجیره‌ای‌ و فروشگاههای‌ خرده‌فروشی‌ در کشور زادگاهش‌ مکزیک‌ توانسته‌ بزرگترین‌ و موفقترین‌ امپراتوری‌ کسب‌وکار آمریکای‌ لاتین‌ را پایه‌ریزی‌ کند. او کنترل‌ «تلفونس‌ دمکزیکو»؛ یک‌ شرکت‌ پیشگام‌ مکزیکی‌ در زمینه‌ مخابرات‌ را دردست‌ دارد که‌ سال‌ گذشته‌ یک‌ شعبه‌ رادیویی‌ را راه‌اندازی‌ کرد. اسلیم‌ 61 ساله‌ با نبوغ‌ و استعداد بالای‌ خود توانست‌ صنعت‌ روبه‌ زوال‌ خدمات‌ اینترنتی‌ را در سال‌ 1997 نجات‌ دهد. این‌ کار با پیوستن‌ به‌ یک‌ شرکت‌ رابط‌ اسپانیایی‌ تحقق‌ یافته‌ و موجب‌ افزایش‌ عضویت‌ آن‌ از 200 هزار نفر به‌ بیش‌ از 3 میلیون‌ نفر شده‌ است. بد نیست‌ سخنان‌ یکی‌ از نزدیکان‌ او را نقل‌ کنیم‌ که‌ درباره‌ او گفت: او از رایانه‌ شخصی‌ خود می‌ترسد.

24 - استانلی‌ اونیل‌

‌ ‌او در یک‌ خانواده‌ فقیر در آلاباما بزرگ‌ شد. او اینک‌ رئیس‌ شرکت‌MERRIL LYNCH است‌ و انتظار می‌رود ظرف‌ سه‌ سال‌ آینده‌ به‌ مقام‌ اولین‌ مدیر ارشد اجرایی‌ آمریکایی‌ - آفریقایی‌ یک‌ شرکت‌ بزرگ‌ در وال‌ استریت‌ منصوب‌ شود. اونیل‌ 51ساله‌ قبلاً‌ آغازگر یک‌ تحول‌ فرهنگی‌ درMERRIL است. این‌ تحول‌ با تاکید بر سود به‌ جای‌ تاکید بر روابط‌ قدیمی‌ انجام‌ می‌گیرد.

25 - آندره‌ جانگ‌

‌ ‌هنگامی‌ که‌ شرکت‌AVON از دو سال‌ قبل‌ نیازمند یک‌ تحول‌ اساسی‌ بود «جانگ» عملاً‌ شرکت‌ را احیا کرد. او با سر وسامان‌ بخشیدن‌ به‌ عملیات‌ پراکنده‌ بین‌المللی‌ شرکت، آن‌ را به‌ یک‌ شرکت‌ جهانی‌ برای‌ زنان‌ تبدیل‌ ساخت. برای‌ اولین‌بار در تاریخ‌ 115 ساله‌ شرکت‌ او محصولاتی‌ را به‌ بازار عرضه‌ کرد که‌ از توان‌ رقابتی‌ بسیار بالایی‌ در مقایسه‌ با نام‌ و نشانهای‌ بزرگ‌ برخوردار بودند. او به‌عنوان‌ بانوی‌ «آوون» به‌ سخنان‌ مشتریان‌ گوش‌ فرا داده‌ و با ایجاد برنامه‌های‌ انگیزشی‌ کارکنان‌ و کارمندیابی‌ به‌ احیای‌ مجدد نیروی‌ فروش‌ شرکت‌ پرداخت. هنگامی‌ که‌ کشور چین‌ دروازه‌های‌ خود را به‌ روی‌ تجارت‌ جهانی‌ گشود جانگ‌ 42 ساله‌ رویای‌پرمخاطره‌ای‌ را در سر می‌پروراند. هرچند او در تورنتو متولد شده‌ بود اما توانست‌ زبان‌ چینی‌ را از والدین‌ خود بیاموزد.

شرح شغل مدیر کارخانه صنعتی

وظایف اصلی و اساسی مدیر کارخانه برنامه ریزی، هدایت یا هماهنگی فعالیتهای کاری و منابع لازم برای تولید محصولات با در نظر گرفتن هزینه، کیفیت و مقدار مشخص شده وظایف v هدایت و هماهنگی تولید و فرآیندهای سازمان v مرور برنامه ها و جداول فرآیندی و دستورات تولید برای تصمیم گیری با در نظر گرفتن نیازهای مختلف خط تولید، نیروی انسانی، فرآیندهای کاری و وظایف محوله با لحاظ بودجه و زمان مشخص شده v مرور عملیات با ملاحظه مدارک فنی و اداری به منظور حل مشکلات فرآیند یا تولید v توسعه و اجرای فرآیند تولید و سیستم های کنترل کیفیت، تجزیه تحلیل گزارش های تولید، تعمیرات و گزارشهای دیگر عملیاتی برای محافظت از بروز مشکلات در تولید v استخدام، آموزش یا اخراج کارکنان و حل درگیری و مشکلات پرسنلی v مشارکت در تدوین و کنترل استانداردهای تولید، آزمایش نمونه های مواد خام و هدایت انجام تستها در طول فرآیند به منظور اطمینان از اینکه محصول تولیدی بر اساس کیفیت توافق شده تولید شده است. v آماده سازی گزارشهای تولید و نیز ثبت های مربوط به پرسنل v هماهنگی و پیشنهاد رویه های مربوط به تعمیرات و نگهداری ابزارها و تسهیلات تولید و هر گونه تغییرات از جمله تعویض ماشین آلات v معرفی و هماهنگی برنامه ریزی های مربوط به کنترل هزینه ها و مواد خام v برقراری سیستم مشارکت کارکنان و جمع آوری و بررسی پیشنهادات دانش مورد نیاز v تولید و فرآیند تبدیل مواد خام به محصول نهایی v مکانیک ماشین آلات و ابزارها از قبیل نحوه طراحی، استفاده و تعمیر و نگهداری v دانش ریاضیات، آمار، حساب، معادلات و فرمولهای مربوطه v امور مدیریت و اداری، اصول مدیریت و کسب و کار که در برنامه ریزی استراتژیک، تخصیص منابع مختلف، نیروی انسانی، تکنیک های رهبری، متدهای تولید و هماهنگی افراد و منابع v آموزش اصول و روشهای طراحی حرفه و آموزش، تعلیم افراد و گروهها و اندازه گیری اثربخشی آموزش v خدمات مشتریان دانش اصول و فرآیند مهیا نمودن خدمات برای مشتریان از قبیل برآورد نیازهای مشتریان، تطابق این خدمات با استانداردهای کیفی و اندازه گیری رضایت مشتریان v دانش طراحی مورد نیاز برای تکنیکهای طراحی، ابزارها و اصولی که در تولید برنامه های فنی صحیح، نقشه ها، ترسیمات و مدلها مورد استفاده قرار می گیرند. مهارتهای مورد نیاز v هماهنگ کردن v تفکر منطقی و استدلال برای سبک سنگین کردن نقاط قوت و ضعف آلترناتیوهای مختلف، نتایج و رویکرد به مسأله v کنترل و ارزیابی عملکرد خود، دیگران، سازمان به منظور بهبود و انجام عمل اصلاحی v مدیریت پرسنلی از حیث انگیزش، توسعه و مربیگری افراد و تبدیل ایشان به عنوان مناسبترین گزینه ها برای شغل v مدیریت زمان و اولویت بندی امور v گوش دادن فعالانه با توجه کامل به آنچه که افراد می گویند v مکالمه و صحبت به منظور انتقال بهینه اطلاعات v یادگیری فعالانه با درک اثر اطلاعات جدید برای حل مسائل فعلی و آینده و تصمیم گیری v حل مسائل پیچیده: تعریف مسائل پیچیده و مرور اطلاعات مربوطه و ارزیابی گزینه ها و اجرای راه حل ها v قضاوت و تصمیم گیری: با ملاحظه هزینه و فایده هر عمل بالقوه برای انتخاب مورد مناسب تواناییهای مورد نیاز: حساس بودن نسبت به وجود مشکل – توانایی اظهار نظر وقتی که چیزی درست نیست یا ممکن است خراب شود (در موقع تشخیص) توانایی استدلال قیاسی (توانایی بسط قوانین عمومی به مسائل خرد به منظور فراهم نمودن پاسخهای منطقی) درک مطالب و انتقال آن به صورت شفاهی، طوری که همه متوجه شوند استدلال استقرایی (توانایی کنار هم گذاشتن قطعاتی از اطلاعات به منظور ایجاد قوانین کلی و نتایج از جمله پیدا کردن ارتباط بین مسائلی که در وهله اول بی ارتباط به نظر می رسند. روان بودن ایده ها که به صورت توانایی خلاقیت تعداد زیادی ایده در مورد موضوع مشخص بروز می کند فعالیتهای کاری ارتباط با سرپرستان ، همکاران و زیردستان کسب اطلاعات با روشهای مشاهده و نیز کسب آن از منابع متنوع هماهنگ کردن فعالیتهای کاری که با دیگران در ارتباط است راهنمایی، هدایت و انگیزش زیردستان تصمیم گیری و حل مشکلات سازماندهی، برنامه ریزی و اولویت بندی کارها برنامه زمانبندی برای کار و فعالیتها ایجاد و حفظ و تقویت ارتباطات بین فردی کنترل فرآیندها، مواد اولیه و محیط اطراف حل تضادها و تعارضات با مذاکره با افراد دیگر (درون و برون سازمانی) سبک کار: رهبری و هدایت و مسئولیت پذیری قابلیت اعتماد و عمل به تعهدات ابتکار خودکنترلی انعطاف و تطابق پذیری توجه به جزئیات امانت داری، درستکاری و اخلاق مداری تفکر تحلیلی دارای نگرش همکاری و نشان دادن روحیه علاقه مند به کار با دیگران نوآوری

شناسنامه و شرح شغل مدیر منابع انسانی

 

بر اساس روش و دیتا بیس O*net

مدیر منابع انسانی مسئول برنامه ریزی، هدایت و هماهنگی فعالیتهای مدیریت منابع انسانی یک سازمان به منظور استفاده استراتژیک از منابع انسانی و برقرار نمودن مواردی نظیر پرداختهای پرسنل، استخدام، خط مشی های پرسنلی و موارد روزانه در این زمینه ها می باشد.

شرح شغل و وظایف مدیر منابع انسانی:

- خدمت دهی به عنوان رابط بین مدیریت و پرسنل شرکت از طریق پاسخ گویی به مسائل، تفسیر و اداره قراردادها و کمک به حل مشکلات کاری

- تجزیه و تحلیل و اصلاح خط مشی پرداختها و پاداشها به منظور تنظیم آنها بر اساس برنامه های رقابتی و اطمینان یافتن از اینکه این موارد منطبق بر قوانین و مقررات باشد

- مشاوره به مدیران در رابطه با مسائل مرتبط با خط مشی هایی نظیر فرصتهای برابر استخدامی، تبعیض های جنسیتی و پیشنهاد برای تغییرات مورد نیاز

- اجرای وظایف پیچیده مرتبط با کارکنان شامل تعدیلات، قضاوت در مشاجرات، اخراج کارکنان و اداره مقررات انضباطی

- برنامه ریزی، هدایت و جهت دهی کارکنان جدید به منظور پرورش گرایش مثبت برای نیل به اهداف سازمانی

- مشخص کردن سمتهای خالی سازمان، انجام مصاحبه استخدامی، انتخاب و جذب متقاضیان استخدام

- برنامه ریزی، هدایت، سرپرستی و هاهنگ نمودن فعالیتهای کاری کارکنان زیر مجموعه که در استخدام، حقوق و دستمزد و روابط کار مشغول به کار هستند

- برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل یا هماهنگ کردن فعالیتهای امور پرسنلی، آموزش و روابط کار یک سازمان

- نمایندگی سازمان در مباحثات و مذاکرات مرتبط با کارکنان

- اداره امور مربوط به حقوق و دستمزد و مزایا، سیستمهای مدیریت عملکرد ، ایمنی و نیز امور تفریحی

 

مهارتها:

گوش دادن فعالانه، تفکر در مسائل پیچیده و حساس، ادارک خوب از خواندن، صحبت کردن و مهارتهای نوشتاری، مدیریت منابع پرسنلی، هماهنگ کردن، مهارتهای قضاوتی و تصمیم گیری، مدیریت زمان و درک مناسب و داشتن دورنما در مورد جامعه

 

تواناییها:

ادراک از طریق ارتباطات شفاهی و توانایی ابراز مسائل به صورت شفاهی، ابراز مسائل از طریق نوشتار، حساسیت و درک وجود مشکل، به روشنی صحبت کردن، تشخیص مشکلات از طریق صحبت و مکالمه، توانایی ارائه کردن دلایل و توجیهات از طریق استقرا و نیز از طریق روش قیاس و دارا بودن چشم انداز نزدیک و قابل دستیابی

 

فعالیتهای کاری:

ارتباط با سرپرستان، همکاران و افراد زیر مجموعه، حل درگیری ها و مذاکره با دیگران، ایجاد و نگهداری ارتباطات میان فردی، تصمیم گیری و حل مسأله، ارزیابی اطلاعات برای معلوم نمودن اینکه در حیطه استاندارد قرار گرفته باشند، قضاوت در مورد کیفیت مسائل، خدمات و افراد، جمع آوری اطلاعات، تیم سازی و توسعه تیمها، به روز نمودن و استفاده از اطلاعات مفید و کارمندیابی برای واحدهای سازمانی

 

نگارش شرح مشاغل و شناسنامه شغل برای ارزیابی

«آنها می دانند که من دنبال چه چیزی هستم». «نیازی به نوشتن آنها احساس نمی کنیم» اینها معمولاً جوابی است که هنگام بروز مشکل نگارش شرح شغل پیش می آید. در اغلب مواقع زمانی که از کارمندان در این مورد پرسیده می شود، ایشان ناچار به حدس زدن خواسته های رئیسشان در شغل می باشند. نتایج یک بررسی روشن کرد که جواب پرسش « آیا می دانید که از شما در شغلتان چه انتظاری می رود؟» بدین ترتیب است که سه درصد از ایشان اصلاً نمی دانند، دوازده درصد مطمئن نبودند، چهل و چهار درصد تقریباً می دانستند و تنها چهل و یک در صد از ایشان انتظارات را می دانستند. این بدین معنی است که پنجاه و نه درصد از شرکت کنندگان واقعاً نمی دانستند که از ایشان در شغلشان چه انتظاراتی وجود دارد. به دلایلی، شرح شغل از آنچه که باید باشد، اهمیت کمتری یافته است. آنها گرایش پیدا کرده اند که بسیار طولانی و حاوی جزئیات کامل و عملی انجام شغل باشند. به همین دلیل به سرعت قدیمی و بلا استفاده می شوند. در هر صورت یک شرح شغل معطوف به هدف می تواند برای استخدام، مدیریت عملکرد، تعریف نیازهای آموزشی و تعیین سطوح حقوق و دستمزد مفید باشد. مهمتر از همه این موارد، یک قرارداد کاری، بدون شرح شغل، موجب تحمیل ریسک غیر ضروری به کسب و کار می شود. با این حساب، چگونه می توانیم چیزی داشته باشیم که در عین مختصر و مفید و معنی دار بودن، به مقدار زیادی فعالیت اداری برای تهیه و به روز نگه داشتن نیاز نداشته باشد؟ رویکرد ما در این مورد ساده نگه داشتن شرح شغل است. در اینجا نکات کلیدی آن ذکر می گردد. هدف اصلی: این مورد یک یا دو جمله است که دلیل اصلی آن شغل را بیان می کند. به عنوان نمونه مدیریت کارخانه، با بودجه مقرر جهت تولید محصولات با کیفیت مناسب به منظور رسیدن به هدفهای فروشی که پیش بینی شده است. محدوده نتایج اصلی (KRA’s) که ممکن است تا پنج و یا شش مورد باشند. که حتی می تواند بر اساس لیستی که شما تهیه نموده اید، حتی از این تعداد هم بیشتر شوند. اینها همان نتایج نهایی و اینکه چرا ما این فعالیتها را انجام می دهیم هستند. سوال «چرا» را تکرار کنید تا عاقبت به نتایج نهایی مفید برسید. اگر اینطور نباشد؛ بپرسید که پس چرا این کار را انجام می دهید؟ به عنوان نمونه می توان به پیش بینی منابع اشاره نمود: اطمینان از اینکه کارخانه برای حصول به تولید برنامه ریزی شده با مواد اولیه، ابزار و افراد تجهیز شده است. گروه بندی محدوده نتایج اصلی تحت سرفصلهایی می تواند به نوشتن این شرح شغل کمک کنند؛ سرفصلهایی همانند برنامه ریزی، عملیات، کیفیت، گزارش دهی، توسعه کارکنان. اندازه و معیارها: برای این کار ما نیاز داریم سیستم اندازه گیری مشخصی داشته باشیم تا از اینکه بعداً حرف و حدیثی پیرامون حصول یافتن و یا عدم حصول نتایج پیش بینی شده پیش آید، در امان بمانیم. مثلاً خاموشی کارخانه موقعی که کمبود منابع بیش از دو درصد باشد. اگر برای شغل، اصول برنامه ریزی مورد نیاز باشد، معیار می تواند با توافق روی برنامه از سوی همه سهامداران پدید آید. معیار دیگر می تواند اجرای برنامه در حدود تعریف شده باشد. تجارب و تحصیلات مورد نیاز: این قسمت شامل مشخصه هایی است که پیشینه مورد نیاز برای انجام شغل را ارائه می دهد. این مورد نباید حتماً شامل مشخصات شاغل فعلی در سمت مورد نظر باشد. سایر اطلاعات مورد نیاز: این قسمت می تواند اجزای دیگر مرتبط با شغل نظیر نوبتکاری (شیفت)، مسافرت و یا در ارتباط بودن با انواع (تیپهای) خاصی از شخصیتها را دربرگیرد. در صورتی که این اجزا به دقت تکمیل شوند، شما مدارک مفیدی که در حدود یک یا دو صفحه می باشند، خواهید داشت. اگر این مورد توسط دارنده شغل نگاشته شده باشد، ایشان تعلق خاطر خاصی نسبت به آن احساس نموده و احتمال اینکه عملاً به کار گرفته شوند، بیشتر خواهد بود. در صورتی که محدوده نتایج اصلی گسترده تعریف شده باشند، اگر معیارها بتوانند آنها را معنادار کنند، اغلب خیلی سریع کهنه نمی شوند. به منظور انجام مدیریت عملکرد و توسعه های آتی، هدفهای مشخص می توانند از محدوده های نتایج اصلی استخراج شوند؛ و زمانی که منابع پیش بینی شده موجود هستند؛ و یا زمانی که اجرای بهبود و توسعه مورد نیاز است، به عنوان مرجع استفاده گردند. دو لینک از پرکاربردترین شرح های شغلی تهیه شده توسط کارشناسان رایان راهبرد چابک شرح شغل مدیر منابع انسانی شرح شغل مدیر کارخانه صنعتی *«رایان راهبرد چابک برای شرکتهای متقاضی، شرح شغل بر اساس استانداردهای هِی و اُ نت را تهیه می کند» دوره آموزشی آنالیز مشاغل بر اساس سرفصلهای گروه هِی منبع: http://www.streetdirectory.com/travel_guide/20403/careers_and_job_hunting/writing_job_de

نکته روز

نکته مدیریتی روز مجله مروری بر کسب و کار هاروارد چهار نکته برای وقتی که از تریبون صحبت می کنید تریبون به خودی خود جایگاهی دلهره آور است. حتی سخنگویان عمومی قهّار هم وقتی در برابر میکروفن قرار می گیرند، دچار دلهره می شوند. در اینجا چهار نکته برای برای اینکه سخنرانی بعدیتان از تریبون را با اطمینان و راحتی انجام دهید، ذکر می شود: 1- پاهایتان را بکارید و صاف بایستید. این موضوع حاکی از وقار و قدرت است، حتی موقعی که خودتان این احساس را ندارید. 2- به خاطر نسپارید. مگر اینکه سخنرانی خیلی کوتاه باشد. تشویش در به خاطر آوردن موضوعاتتان خود باعث سخت تر شدن کارتان می شود. 3- جایی را برای گذاشتن دستهایتان پیدا کنید. دستهایتان را در یک محل بگذارید – به عنوان نمونه در دو طرف تریبون – آنگاه آنها را فراموش کنید. بعداً به صورت طبیعی آنها را تا موقعی که جایی برای برگشتن داشته باشند، بلند خواهید کرد. 4-تمرین کنید، تمرین کنید و تمرین کنید. به میزانی که می توانید در محیطی که شبیه موقعیت واقعی است، ممارست کنید